انتخاب نام برند برای ثبت شرکت و ساخت سایت

انتخاب نام برند برای ثبت شرکت و ساخت سایت موضوع آموزشی امروز آراد است که یاد می گیرید چگونه نامی برای برند خود انتخاب کنید و بهترین اسم و نام برند از چه حروفی تشکیل می شوند و چگونه سایتی متناسب با نام برند خود ثبت کنید.

برند چیست؟

برند یک نام معتبر است که با طرح یا نماد خاصی نشان داده می شود که به آن لوگو نیز گفته می شود. در واقع به هر نام معروف از محصولات یا خدمات و حتی اشخاص برند گفته می شود. برای نمونه عبارت های زیر در کسب و کارهای خود و صنعت مواد غذایی یک برند به حساب می آیند:

  • آراد
  • چی توز
  • شیبا
  • کاله
  • پاک
  • میهن
  • بهرامن
  • فافا
  • کاوه
  • مینو
  • اشی مشی
  • سان استار
  • سن ایچ
  • و…

چگونه می توان یک برند ایجاد کرد؟

به فرایند ساخت و ایجاد یک برند، برندسازی یا برندینگ گفته می شود.

[av_notification title=’بهتر است بدانید’ color=’custom’ border=” custom_bg=’#d65799′ custom_font=’#ffffff’ size=’normal’ icon_select=’yes’ icon=’ue833′ font=’entypo-fontello’ admin_preview_bg=”]
به مجموعه فعالیت هایی که برای توسعه برند و افزایش اعتبار آن انجام می شود برندینگ گفته می شود.
[/av_notification]

برای ایجاد یک برند باید مشخص باشد که قصد دارید در چه زمینه ای فعالیت داشته باشید و چه نامی را برای برند خود انتخاب می کنید؟ زیرا هر برند نیازمند یک نام، طرح و نماد است. البته امروز اگر برندی وجود داشته باشد که سایت یا کانال نداشته باشد از بقیه شرکت ها عقب می ماند و در واقع نمی توان نام آن را برند نامید.

برند یا نام تجاری شرکت می تواند با اسم شرکت متفاوت باشد. به عنوان مثال نام شرکت اصلی چی توز، گروه صنایع غذایی دینا می باشد. این شرکت هم اکنون در گسترۀ وسیعی، از جمله شیشه زدن نوشابه های غیرالکلی، تولید اسنک، ساخت قوطی های آلومینیومی، صندوق و جعبه های پلاستیکی و تولید پودر پنیر فعالیت دارد.

انتخاب نام برند

چگونه باید سایتی متناسب با نام برند خود ایجاد کنیم؟

امروزه انتخاب نام برند بر اساس اسم سایت انجام می شود. یعنی باید ابتدا بررسی کنیم که آیا برای نامی که انتخاب می کنیم، سایتی از قبل وجود دارد یا خیر؟ در غیر این صورت شما هم مثل چی توز باید اسم دومی برای خود انتخاب کنید که ربطی به نام برندتان ندارد و نمی توانید از فضای اینترنت به خوبی بهره مند شوید.

chitoz می بایست ابتدا سایت خود را خریداری میکرد و سپس به برندسازی می پرداخت. ولی اشتباه کرد و از سایت غافل بود لذا افراد دیگری دامنه هایی چون chitoz.ir یا chitoz.com و cheetoz.ir را خریداری کردند و با قیمت های میلیاردی آن را به فروش می رسانند. از این رو چی توز مجبور شد که اسم سایت خود را dinafood.com بگذارد.

لذا ابتدا باید بررسی کنید که برای نام مورد نظر خود سایتی وجود نداشته باشد و سریعا نام دامنه خود را ثبت کنید. برای یادگیری این موضوع پیشنهاد می کنیم بر روی فیلم زیر کلیک کنید.

[av_promobox button=’yes’ label=’کلیک کنید’ link=’manually,https://www.aparat.com/v/TyoNp’ link_target=’_blank’ color=’theme-color’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ size=’medium’ icon_select=’no’ icon=’ue800′ font=’entypo-fontello’ box_color=” box_custom_font=’#ffffff’ box_custom_bg=’#444444′ box_custom_border=’#333333′ admin_preview_bg=”]
آموزش انتخاب نام دامنه برای برندسازی
[/av_promobox]

جهت مشاوره در انتخاب نام برند با کارشناسان آراد برندینگ در تماس باشید.

چه نامی برای برند خود انتخاب کنیم؟

نام برند باید زیبا و شکیل باشد و در ذهن ها و خاطره ها بماند. همچنین باید این نام متناسب با فضای کسب و کار شما انتخاب شود و مشابه آن در همین فضا وجود نداشته باشد. نام ها به چند شکل ساخته می شوند:

  1. اختراع می شوند
  2. ترکیبی هستند
  3. شبیه برندهای خارجی هستند
  4. واژه ای معنادار هستند
  5. نام شهر یا روستا و …
  6. نام انسان
  7. نام گل و گیاه
  8. نام اشیاء
  9. و…

اغلب نام هایی که در ایران و جهان معروف می شوند، از مدل های ۱ الی ۴ بهره می گیرند. به عنوان مثال همین برند چی توز، برگرفته از نمونه خارجی آن یعنی چی توس می باشد.

انتخاب نام برند

البته برخی از شرکت ها هم بر اساس اسم انسان ها و یا جغرافیا نام خود را انتخاب می کنند به عنوان مثال:

انتخاب نام برند

انتخاب نام برند

یکی از مهمترین نکته ها در انتخاب نام برای برند، راحتی تلفظ و نوع نوشتاری آن است. اصولا نام های ساده و کوتاه بیشتر در ذهن مشتری می مانند و راحت تر معروف می شوند. برندهایی که می شناسید را نام ببرید و ببینید که آیا کوتاه هستند یا طولانی؟ آیا راحت تلفظ می شوند یا سخت؟ آیا نوشتن آن عبارت به فارسی و انگلیسی یا حتی فینگلیش آسان است؟

برخی ها نامی انتخاب می کنند که فقط خودشان مفهوم آن را می فهمند و می دانند. اینگونه نام ها کمی برای برندسازی دیر شده اند و به نوعی منسوخ شده است.

اگر قصد دارید نامی برای شرکت یا برند خود در ایران انتخاب کنید به موارد زیر توجه کنید:

انتخاب نام برند

آیا می توان نام برند را به صورت نام شرکت ثبت کرد؟

خیر – اغلب شرکت ها ۴ الی ۱۰ کلمه ای هستند و انتخاب نام تک کلمه ای برای ثبت شرکت هزینه بسیار زیادی دارد. لذا نام های زیر به عنوان مضاف در کنار نام شرکت ها قرار می گیرند تا تعداد کلمات شرکت افزایش پیدا کند و مشابه آن وجود نداشته و قابل ثبت باشد.

ملی – ایران- ملت- کشور- انتظام- نظام- نفت – پتروشیمی – دادگستر- بنیاد – سازمان – مرکز – بهزیست – بانک – بسیج- جهاد – آسانسور – آژانس- ایثار-ایثارگران – شاهد – شهید- آزاده- جانبازان- تکنو – فامیلی -فیلتر – نیک – باور- میکروبرد- تست – استار – تک – مدرن – پیک – امنیت- کارواش – فانتزی – شهروند – اقتصاد -میهن – جوانان – ایمان – دکوراسیون – هدف – سپاه – تکنیک – دیتا- تک نو- تکنولوژی – اورست – مونتاژ- ونوس – دفتر- ایتال – بیو- کنترل – متریک – مترلژی.

نکات مهم در انتخاب نام برند:

نامگذاری را جدی بگیرید: نام گذاری شرکت و یا محصولات تان یک موضوع جدی است. نامی که شما انتخاب می کنید بخشی جدایی ناپذیر از بازاریابی شرکتتان را بر عهده دارد.

رقبا را چک کن: رقبای شما چه اسامی دارند؟ لیستی از اسامی آنها تهیه و با هم مقایسه کنید تا ایده شما شکل بگیرد و اسم خودتان را توسعه و بهبود دهید.

درباره مخاطبین بازار خود فکر کنید: هدف شما اینست که نام تجاری شما در میان مخاطبین تان مهم و طنین انداز باشد. بنابراین از هر آنچه که درباره مخاطبین تان می دانید استفاده کنید.

از دیگران بخواهید که نام شرکت شما را تلفظ کنند: بعضی از شرکت ها عمداً یک نام تجاری را که مشتریان به سختی آن را تلفظ می کنند انتخاب می کنند. این استراتژی پر خطر تلاش می کند تا شرکت را بهتر از رقبایش نشان دهد.

از خلاقیت خود استفاده کنید: در حالی که تلاش می کنید که نامی انتخاب کنید که تلفظ آن ساده و به آسانی به ذهن سپرده شود از روی ارزش یک نام کاملا متمایز به سادگی رد نشوید.

از تمام زوایا نگاه کنید: در مورد نام شرکت و رابطه آن با عملیات هر روزه کسب وکارتان فکر کنید .

خودتان را محدود نکنید: اگراسمی انتخاب کنید که دقیقاً نشان دهنده این باشد که چه کاری می کنید ممکن است پیشرفت آینده کسب و کار خود را محدود کنید .

به عنوان مثال شرکت مشاور مهاب سالها در زمینه پروژه های سد و آب فعالیت می کرد لیکن اخیرا تصمیم به ورود به پروژه های راه و راه آهن نموده است. که اینگونه پروژه ها با نام و لوگوی شرکت متناسب نمی باشد.

ورودی بگیرید: هنگامی که شما چند گزینه برای انتخاب دارید با دوستانتان، خانواده، همکاران و کارفرمایان احتمالی در میان بگذارید و نظر آنان را جویا شوید احساس و پیشنهاد های آنان را بخواهید.

از تشکیل کارگروه برای انتخاب اسم خودداری کنید: به نظر می رسد که درگیر کردن همه دوستان، خانواده، کارکنان، کارفرمایان و … در انتخاب اسم کار صحیحی باشد .

اما این شیوه مشکلات عدیده ای را همراه خواهد داشت. اولین و واضح ترین مشکل این که شما در نهایت مجبور خواهید شد که تنها یک اسم انتخاب کنید واین ریسک وجود دارد که افراد از شما رنجیده خاطر شوند دوماً اینکه شما معمولا اسمی را انتخاب می کنید که نتیجه اجماع است که نتیجه آن اسمی است که خیلی معمولی خواهد بود. روش بهتر این است که تنها افراد کلیدی را درگیر کنید.

کوتاه و مختصر باشید: هرچه نام تجاری کوتاه تر باشد بهتر و به خاطر سپردن آن راحت تر است .

IBM نباشید: گاهی به منظور سهولت در مذاکرات و مکاتبات وسوسه انگیز است که نام تجاری را مخفف می کنیم. اما اگر به عنوان صاحب یک کسب وکار کوچک ، منابع و توان بازاریابی کافی را نداریم تا به بازار و مشتریان خود آموزش دهیم که کلمات مخفف ما به چه معنا و مفهومی می باشند، باید از این کار پرهیز نماییم.

متمایز باشید: از اسم یک برند مشهور موجود استفاده نکنید و یا حتی بر روی آن اصلاحات و تغییرات انجام ندهید.

در مورد سابقه نام انتخابی تحقیق کنید: حتی بهترین نام ها وقتی که توسط شخص دیگری مورد استفاده قرارگرفته باشد، بی ارزش خواهد بود.

از بازی با کلمات بپرهیزید: استفاده از استراتژی بازی با کلمات می تواند منجر به این شود که مشتریان به سختی شما را به یاد بیاورند و پیدایتان کنند.

فرا منطقه ایی فکر کنید: شرکت های کوچک زیادی به صورت منطقه ای فعالیت می کنند. این بدان معنا نیست که اسم شما بایستی بر مبنای محدوده جغرافیایی باشد اگر شما برای مشتریانی در بازار محلی فعالیت می کنید، آنها این را به خوبی می دانند و شما را می شناسند. اضافه کردن نام منطقه به کسب و کارتان فقط تاکید می کند که شما نیز به لیست بلند بالای سایر شرکت های محلی با اسامی مشابه اضافه شده اید.
به این بیندیشید که ممکن است در آینده برند شما توسعه یافته و قصد صادر نمودن کالا و خدمات خود را به کشورهای دیگر داشته باشید.

از شرکت «من» بپرهیزد: یک تمایل رایج وجود دارد که کسب و کار به نام موسس آن ثبت شود. اگر قرار شود روزی شرکت به فروش برسد، نام شرکتی که به نام موسس آن است برای خریداران احتمالی آن کمتر جذاب می باشد.

انتخاب نام به صورت کلیشه ای: در هنگام انتخاب نام، ناخودآگاه فرایند تفکرات به سمت وسوی انتخاب اسامی براساس استعاره می رود. این موضوع هیچ عیبی ندارد البته تا زمانی که آنقدر استفاده نشده باشد که تکراری و خسته کننده باشد.

ظاهری زیبا و متقارن: باید بدانید نام تجاری که انتخاب کردید چگونه در علامت وآرم شرکت یا بیلبوردهای تبلیغاتی نمایان می شود. به عنوان مثال نام شرکت Xerox , Volvo ,GoGo که از یک تعادل و توازن برخوردار است و دوستانه و جذاب به نظر می رسند از این بابت بسیار مناسب هستند.

Web Friendly باشید: مشتریان به صورت روزانه با اسامی مختلف شرکت ها و تبلیغات مختلف بمباران می شوند. آدرس وب سایت شما می بایست همانند نام شرکتتان باشد.

آیا نام فقط برای شما معنی و مفهوم دارد؟ نام تجاری که معنای پنهان یا شخصی داشته باشد نمی تواند تداعی کننده چیزی در مورد برند شرکت شما باشد.

روی آن بخوابید: لیست اسامی را برای یک یا دو روز کنار بگذارید. سپس مجددا آنها را بررسی کنید. ممکن است احساس متفاوتی نسبت به اسمی که قبلا دوستش داشتید پیدا کنید.

اطمینان حاصل کنید که شما آن را دوست دارید: فرایند انتخاب نام یک شرکت می تواند به راحتی تبدیل به یک دردسر بزرگ شود.

بگذارید یکبار دیگر جمع بندی داشته باشیم تا بدانیم که نام برند ما باید چه شاخصه هایی داشته باشد؟

استانداردهای نامگذاری برند

  • از قابلیت ثبت و حمایت قانونی برخوردار باشد
  • کوتاه و مختصر و موجز باشد
  • انحصاری باشد و عدم تشابه داشته باشد
  • ترکیبی نوین داشته باشد و مانند ترکیبهای قبلی نباشد
  • خاص باشد و اسم عام و متعلق به عموم نباشد
  • نگارش و خواندن آن یکسان باشد ( مثلا کلمات خوانا یا خویشتن از این لحاظ برای نام برند مناسب نیستند )
  • خوش نوا و خوش تلفظ باشد
  • براساس زبان های رایج جهان مورد بررسی قرار گرفته باشد
  • دارای هویت بصری باشد و نام مجازی نباشد
  • موزیک خاصی را در ذهن تداعی کند
  • از آزاد بودن دامنه اینترنتی معتبر آن مطمئن شوید.

انتخاب نام برند

فیلم آموزشی انتخاب نام برند

پیشنهاد می کنیم که ابتدا فیلم آموزشی زیر را مشاهده کنید و سپس ادامه این مقاله را مطالعه نمایید.

فیلم آموزشی انتخاب نام برند

نمونه انتخاب نام برند بر اساس حروف الفبا

الف:
آبادان : خرم و باصفااردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادیاردلان : از واژه ارد ایرانی است
آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانیاردوان : در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است
آبستا : اوستاارژنگ : نام سالار مازندران
آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)ارشا : راست و درست
آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگارشاسب : دارنده اسبهای نر
آتش : فروغ و روشناییاَرشام : پسر عموی داریوش بزرگ
آخشیج : نماد، عنصراَرشان : نام نیای داریوش بزرگ
آدُر : آذر، آتشارشک : نام نخستین پادشاه اشکانی
آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپوراَرشَن : نام برادر کاووس
آذر بُرزین : نام موبدی بودهاروتَدنر : نام پسر میانی اشوزرتشت. فرمان گذار
نمونه اسم برای شرکتاروَند : شریف- نجیب. نام پدر لهراسب
آذر بُرزین : نام موبدی بودهاُزیرن : گاه پسین
آذرآیین : نام پسر آذرساساناسپاد : دارنده سپاه نیرومند
آذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیاراسپنتمان : نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت
آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوماسپهبُد : نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان
آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رسانداسفندیار : نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن
آذربود : موبدی در زمان یزدگرداشا : راستی ، درستی ، راه خوشبختی
آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانشاشاداد : داده پاکی و پارسایی
آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگاناشتاد : راستی
آذرخش : صاعقه، برقاشکان : نام سومین نیای پاکر
آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذراُشهن : گاه سپیده دم، آغاز روشنایی
آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظاَشوداد : نام برادر هوشنگ پیشدادی
آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواداشوفْرَوَهَر : پاکروا
آذرنوش : در اوستا به دوست‌دار فرهنگاشومنش : پاک منش
آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدینافروغ : روشنایی و فروغ. از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
آراستی : نام عموی زرتشت و پدر میدیوماهافشین : نام سردار ایرانی
آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه از دودمان هخامنشیاناقاقیا : درختی با گل های سپید
آرتین : نام هفتمین پادشاه ماداَگومان : بی گمان
آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانیالبرز : کوه بلند. نام پهلوانی است
آرمان : آرزو، خواستهالوند : توانا و تیزپا
آرمین : آرامش، آسودگیامید : نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد
آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورشامیدوار : نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار
آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاهاندریمان : کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است
آریامنش : نام پسر داریوشاَنوش : بی مرگ. جاویدان . هم برای دختران و هم پسران بکار می رود آنوش و انوشه
آریامهر : دارنده مهر ایرانانوشیروان : پاکروان، پادشاه ساسانی
آرتاباز: از نامهای برگزیدهاَهنَود : رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات‌ها
آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوماهورا : هستی بخش، خداوند
آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شدهنمونه اسم برای شرکت
آزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگیاوتانا : نام یکی از یاران داریوش
آزادمهر : از نام های برگزیدهاَوَخشیا : بخشاینده
آژمان : بی زماناَوَرداد : از سرداران کورش بزرگ
آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شدهاَوَرکام : نام پسر داریوش هخامنشی
آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماداورمزدیار : خدایار، یاور اهورا
آونگ : آویخته، نگهدارندهاَُورنگ : تخت پادشاهی . نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن
آویز : آویختن، نگهداریاُوژن : زننده و شکست دهنده دشمن
آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشتاوس : در اوستا به چم دارنده چشمه ها
اَبدَه : بی آغازاوستا : دانش، کتاب دینی
اَبیش : بی رنجاوستانَه : نام سردار سغد در زمان هخامنشی
اپرنگ : نام پسر ساماوشَه : بامداد و سپیده در اوشهین گاه
اَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمنداوشیدر : پروراننده قانون مقدس
اَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانیایدون : اینچنین، اینگونه
اَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانیایران پناه : از نام های برگزیده
اَترس : دلیر، بی ترسایرانپور : از نام های برگزیده
اَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسبایرانشاه : نام یکی از بزرگان ایران
نمونه اسم برای شرکتایرانمهر : روشنایی ایران
ارج : ارزنده. نام یکی از نیاکان زرتشتایرج : یاری دهنده آریایی ها
ارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزشایزد : ستایش و ستودن
ارجمند : با ارزشایزدیار : یاور ستودنی
ارد : نام چند پادشاه اشکانی و بزرگترین فیلسوف جهان امروز حکیم ارد بزرگایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت

انتخاب نام برند با حرف ب:

بابک : نام پسر ساسان در زمان اشکانیانبَرمک : نام وزیر شیروی ساسانی
باتیس : نام دژبان غزه در هنگام داریوش سومبُزرگمهر : نام مهین دستور انوشیروان دادگر
بادرام : کشاورزبَگاداد : نام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی
باربُد : نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویزبَگاش : نام یکی از سرداران هخامنشی
بامداد : نام پدر مزدکبلاش : نام نوزدهمین پادشاه ساسانی
بامشاد : نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیانبُندار : دارنده اصل و بنیاد
بامگاه : هنگام بامدادبُنشاد : شاد بنیاد
بایگان : نگهدارندهبَهاوند : در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
بخت آفرین : نام پدر هیربد شهریاربِهراد : نیکی بخش
بَختیار : از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویزبهرام : فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
بَخشا : از نام های روزگار هخامنشیانبَهرامشاه : نام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی
بَدخشان : لعلبِهروز : روزگار نیک و خوش
بدره : بهره. نام یکی از سرداران خشایار شاهبِهزاد : نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور
بَرازمان : بلند اندیشهبِهمرد : از نام های برگزیده
بَردیا : نام پسر کوچک کورشبهمن : نیک منش. نام پسر اسفندیار
بُرزو : بلندبالا. نام پسر سهراببهنام : نیک نام
بُرزویه : نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسروبوبار : دارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار
بَرسام : نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانیبوجه : رهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشی
بَرَسم : شاخه های گیاهیبوخشا : رستگار
بَرِشنوم : پاک و تمیزبیژن : نام پسر گیو

انتخاب نام برند با حرف پ:

پارسا : پرهیزکارپژدو : نام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکامه سرایان نامی زرتشتی
پاساک : نام برادر زاده داریوش بزرگپژمان : از نام های برگزیده
پاکدین : دین درست، دین پاکپَشَنگ : نام برادر زاده فریدون پیشدادی
پاکروان : پاک باطن، نیک نفسپشوتَن : پیشکش کننده تن یا فداکار
پاکزاد : پاک نژاد، نجیبپوروشسب : دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشت
پاکمهر : از نام های برگزیدهپوریا : نام یکی از پهلوانان ایران
پالیز : کشتزارپولاد : نام پسر آزادمرد پسر رستم
پَتَه مانی : دادگسترپویا : جوینده
پدرام : نام نبیره سام. درود، شادباشپویان : پوییدن
پرچم : درفشپیروز : پادشاه ساسانی
پَرنگ : نام پسر سامپیروزگر : پیروز، کامیاب
پرهام : از نام های برگزیدهپیشداد : نخستین قانون گذار، بنیانگذار عدل و دادگری
پرویز : شکست ناپذیر و پیروزمند. کنیه خسرو دوم ساسانیپیلتَن : پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال
پَریبُرز : بلند بالا، نام پسر کیکاووسپیمان : مهر، عهد

انتخاب نام برند با حرف ت:

تاژ : برادر هوشنگ پیشدادیتوانا : نیرومند، زورمند
تخشا : کوشندهتور : نام پسر شاه فریدون
تَسو : واحد زمانتورج : دلیر و پهلوان
تکاپو : جستجوتوس : نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران
تَنسِر : نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکانتیرداد : بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان
تَهماسب : از بزرگان ملک داراپادشاه ایرانتیس : نام درختی است
تَهمتَن : بزرگ پیکرتیگران : نام یکی از سرداران خشایار شاه
تهمورس : دلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی

انتخاب نام برند با حرف ج:

جان‌پرور : نشاط انگیزجم : مخفف جمشید
جانان : دلیرو زیباجمشید : از پادشاهان پیشدادی
جاوید : نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسانجهانگیر : نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران

انتخاب نام برند با حرف چ:

چالش : با ناز و غرورچوگان : ابزار بازی قدیمی
چالیک : از بازی‌های کودکانچینوَد : چگونه زیستن
چلیپا : گردونه مهر

انتخاب نام برند با حرف خ:

خدابخش : از نام های برگزیدهخشاشه : از سرداران ایرانی در دوره پادشاهی شاه گشتاسب
خداداد : از نام های برگزیدهخشایار : شاه دلیر و مردمنش
خدایار : از نام های برگزیدهخشنود : شاد، شادمان، خوشحال
خدیو : بلند جایگاه، سرورخورسند : راضی
خردمند : نام یکی از پیروان دستور آذرکیوانخوش‌منش : نیک نهاد
خرم : شادمان، خوشخوشنام : درستکار، نیکنام
خسرو : نیک آواز. نام پادشاه ساسانیخُونیرِث : نام یکی از هفت کشور زمین

انتخاب نام برند با حرف د:

داتَه : دادگری، قانونداراب : نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
دادار : دادگر، عادلداریوش : نام سومین شاهنشاه هخامنشی
دادبان : نگهبان قانونداژو : سوخته، داغ
دادبه : قانون خوبدانا : هوشیار، آگاه
دادبه : قانون خوب.پسر دادگشنسب که نامه تنسر را به تازی برگرداندهداور : نام موبدی است
دادپویه : از شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیواندَریز : نام داماد داریوش بزرگ
دادجو : جوینده عدل و داددَسَم : فرمانده ده تن سرباز
دادخواه : خواستار عدل و داددلاور : دلیر، قهرمان
دادرس : دادرسندهدماوند : نام سرداری درزمان ساسانیان
دادفر : از نام های برگزیدهدهناد : از نام های برگزیده
دادمهر : از نام های برگزیدهدینشاه : یاور و سرور دین
دادنام : از نام های برگزیدهدینیار : یاری دهنده دین
دادوَر : دادگر، عادلدیهیم : کلاه پادشاهی
دارا : دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی

انتخاب نام برند با حرف ر:

راتین : بخشنده. یکی از سرداران اردشیر دومرَسام : نام پیکار نگار بهرام گور
راد : بخشندهرستم : بالش و روینده. پسر زال پهلوان نامی ایران
رادمان : سخاوتمند . نام سپهدار خسرو پرویزرشن : نام یکی از مفسران اوستا
رادمهر : مهربخش. نام سردار داریوش سومرَشنُو : ایزد دادگری و آزمایش
رادین : بخشندگیرشنواد : نام سپهدار همای بهمن
رازقی : گل سپید، گونه‌ای انگوررَنگوشتَر : نام برادر بزرگ اشوزرتشت
رامتین : نام چنگ نواز نامی خسروپرویزرها : آزاد
رامیار : کسی که ایزدرام(شادمانی) یاور اوسترُهام : نام یکی از پهلوانان ایرانی. پسر گودرز
رامین : نام یکی از فرزندان کیخسرورهی : آزاد، رها
رپیتون : گاه نیمروزیروزبِه : نام وزیر بهرام گور
رَتوشتَر : نام برادر بزرگتر اشوزرتشتروشاک : نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر
رَتوناک : دارای بزرگی و سروری یکی از بزرگان هخامنشیروشن : تابان ، درخشان
رَخشان : تابان، از سرداران داریوشرویین تن : نام دیگر اسفندیار پسر گشتاسب کیانی
رَزین : واژه پهلوی به چم زورمندریوند : میوه ریواس

انتخاب نام برند با حرف ز:

زادان : نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرونزنگه : از پهلوانان ایرانی در دوره کاووس شاه کیانی
زال : نام پدر رستمزَهیر : نام یکی از سرداران شاه کیخسرو کیانی
زامیاد : نگهبان زمینزَواره : پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم
زروان : نام خوانسالار انوشیروان ساسانیزوپیر : یکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل
زَریر : دارنده جوشن زرینزیار : نام پدر مردآویچ
زَم : نام یکی از پسران غباد ساسانیزیگ : راه ستاره شناسی

انتخاب نام برند با حرف س:

ساسان : نام پدر بزرگ اردشیر بابکانسُرایش : سرودن
سالار : پدر زال، پسر نریمانسُرخاب : نام پنجمین پادشاه باوندی
سام : بهدینی از خاندان گرشاسبسُروش : گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار
سامان : نام بزرگ زاده بلخسزاوار : شایسته
سَپْرَنگ : نام پسر سامسَلم : نام یکی از سه پسران شاه فریدون پیشدادی
سِپنتا : مقدس، ورجاوندسهراب : تابش سرخ. نام پسر زال
سپند : ورجاوند و مقدس. اسفندسورن : دلیر و پهلوان ، توانا
سِپِهر : آسمانسوشیانت : برگزیده دینی
سپهرداد : داده یا آفریده آسمانسیامک : نام پسر کیومرس در شاهنامه
سپیدار : درخت بلند و راستسیاوخش : سیاوش، پسر کیکاووس
ستایش : خوب گفتنسیاوش : نام پسر کیکاووس
ستُرگ : قوی هیکل، نیرومندسیروس : نام کورش به پیکره دیگر
سرافراز : سربلند، با افتخارسینا : یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت

انتخاب نام برند با حرف ش:

شاپور : نام دومین شاهنشاه ساسانیشهباز : باز سفید و بزرگ
شاخه : بخشی از گیاه و درختشهداد : از نام های برگزیده
شاد : نام یکی از بزرگان روزگار ساسانیانشهراد : از نام های برگزیده
شادان : شادمان و خشنود. نام پسر برزین. از کارمندان نگارش شاهنامهشهرام : از نام های برگزیده
شادبه : از نام های برگزیدهشهران : از نام های برگزیده
شادفر : از نام های دوران هخامنشیشهرَوان : از نام های برگزیده
شادکام : نام برادر فریدونشهروز : از نام های برگزیده
شادمان : خوشحالشهریار : فرمانروای شهر ، نام پسر خسروپرویز
شادنوش : از نام های برگزیدهشهزاد : از نام های برگزیده
شاهرخ : از نام های برگزیدهشهسوار : دلاور، ماهر
شاهروز : نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیرشهیار : از نام های برگزیده
شاهین : نام یکی از بزرگترین سرداران لشکر ایران در زمان خسرو پرویزشیان : درختی بلند ، خون سیاووشان
شایان : سزاوار، شایستهشیدفر : از نام های برگزیده
شایگان : گرانمایه، لایقشیده : نام پسر افراسیاب
شباروز : همه گاه، شبانه روزشیدوَر : از نام های برگزیده
شباهنگ : مرغ سحر، ستاره بامدادیشیدوش : نام پسر گودرز. پهلوان نامی زمان
شباویز : پرنده شب پروازشیردل : شجاع، دلیر
شتاب : چالاکی و سرعتشیرزاد : زاده شیر،بچه شیر ، نامی از روزگار انوشیروا
شتابان : پرسرعتشیرمرد : از نام های برگزید
شروین : نام پسر سرخابشیروان : از نام های برگزیده
شکیبا : بردبارشیروَش : همانند شیر
شهاب : ستاره بارانشیشَم : از ابزار خنیاگری

انتخاب نام برند با حرف ف:

فاتک : نام پدر مانی نقاش دوران ساسانیفرنام : نام یکی از سرداران شاپور
فراز : بالا، بلندیفرنوش : از نام های برگزیده
فرازمان : از نام های برگزیدهفرهاد : پیشرو قانون .نام پهلوانی در شاهنامه . نام چند پادشاه اشکانی
فرازمند : از نام های برگزیدهفَرَهمند : از نام های برگزیده
فرامرز : نام پسر رستم زالفَرهود : از نام های برگزیده
فربُد : نگهبان و نگهدار فرفرهومند : باشکوه و بزرگ
فربود : راست و درستفُرود : نام پسر سیاوش
فرخ : بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانیفْرَوَرِتیش : نام دومین پادشاه ماد
فرداد : از نام های برگزیدهفَرَوَشی : فَرَوَهَر، نیروی اهورایی
فردین : پیشرو در دینفَرَوَهَر : نیروی اهورایی درون انسان
فرزاد : از نام های برگزیدهفریان : خاندانی از دوستان اشو زرتشت
فرزام : از نام های برگزیدهفریبرز : نام پسر کیکاووس
فرزین : از نام های برگزیدهفریدون : از پادشاهان پیشدادی، نجات دهنده قوم آریا
فرشاد : شادبخت و شادمانفوکا : نوعی درخت بید
فرشوشتر : یکی از وزیران کی گشتاسبفوگان : نوشیدنی از دانه جو
فرشید : نورانی ترفولاد : از نام های برگزیده
فرمنش : از نام های برگزیدهفیروز : نام هجدهمین پادشاه ساسانی

انتخاب نام برند با حرف ک:

کاچار : سر و سامانکورنگ : نام پادشاه زابلستان و پدر زن جمشید پیشدادی
کاردار : پسر مهر نرسی از ارتشتاران دوره ساسانیکوروش : بنیانگذار دودمان هخامنشیان
کارن : از نام های برگزیدهکوسان : نام رامشگری است
کاری : تلاشگرکوشا : کوشیدن
کامبوزیا : کمبوجیهکوشان : کوشا بودن
کامبیز : از نام های برگزیدهکوشیار : نام یکی از سرداران تبری
کامجو : از نام های برگزیدهکیا : بزرگ، صاحب، پادشاه
کامدین : از نام های برگزیدهکیافر : از نام های برگزیده
کامران : نام دانشمندی زرتشتی اهل شیرازکیامرد : از نام های برگزیده
کامکار : کامروا، کامرانکیامنش : از نام های برگزیده
کاموس : نام یکی از سرداران افراسیابکیان : جمع کی، پادشاه
کامیاب : کامروا، خوشبختکیان پور : از نام های برگزیده
کامیار : کامیاب ، کامرواکیانزاد : از نام های برگزیده
کاوش : جستجو کردن، کاویدنکیانفر : از نام های برگزیده
کاوه : نام آهنگر نامی که پادشاهی ضحاک را با کمک فریدون برانداختکیانمهر : از نام های برگزیده
کاووس : از نام های برگزیدهکیانوش : نام برادر شاه فریدون پیشدادی
کاویان : از نام های برگزیدهکیکاووس : پدر سیاوش و پدر بزرگ شاه کیخسرو کیانی
کرتیر : نام موبد موبدان روزگار شاپور یکمکیهان : جهان، گیتی
کرکوی : از نوادگان سلم، پسر فریدونکیوان : نام پدر موبد سروش، از شاگردان دستور آذرکیوان
کمبوجیه : از نام های برگزیدهکیومرس : نام نخستین انسان روی زمین

انتخاب نام برند با حرف گ:

گالوس : نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیسگژگین : از نام های برگزیده
گرامی : ارجمند، مقدمگشتاسب : نام پنجمین پادشاه کیانی
گرانمایه : پرارزش، پر ارجگشواد : نام پهلوانی در شاهنامه
گرایش : گرویدن، پیرویگوارا : خوش‌آیند، با مزه
گَرشاسب : در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامهگودرز : نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس
گرگین : نام پهلوان نامی ایرانگیل : گرد و پهلوان
گژدهم : از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفریدگیو : پهلوان ایرانی

انتخاب نام برند با حرف م:

مازار : یکی از سرداران مادی کورشمه زاد : از نام های برگزیده
مازنه : مازندران در اوستامِهراب : نام پادشاه کابل و پدر رودابه
مازیار : نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستانمهران : یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
ماکان : نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانیمهربان : نگهبان روشنایی و مهر
ماندگار : پایدار، ماندنیمهرپرور : از نام های برگزیده
مانوش : نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسبمهرپوی : از نام های برگزیده
مانی : نام پیکر نگار نامی در دوران شاپورمهرجو : از نام های برگزیده
ماهان : نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غبادمهرداد : نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
ماهر : زبر دسمهرزاد : زاده مهر
ماهوار : از گوشه‌های موسیقیمهرگان : جشن ملی ایران
ماونداد : نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیانمهرمَس : مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان
مزدا : دانای بزرگ، پروردگارمهرنوش : نام یکی از چهار پسران اسفندیار
مزدک : نام پسر بامداد در دوران ساسانیمهریار : از نام های برگزیده
مشیا : نام نخستین مرد در اوستامِهرین : از نام های برگزیده
منوچهر : پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادیمهیار : از نام های برگزیده
منوشفر : نام پدر منوچهر شاه پیشدادیمویز : دانه خشک انگور

انتخاب نام برند با حرف ن:

نارون : نام درختی تنومندنوش : شهد، عسل ، انگبین
ناشا : دادگرنوشی : نوشیروان
نامجو : جوینده نامنوشیروان : انوشیروان. از نام های برگزیده
نامدار : دارنده نامنوید : مژده شادمانی
نامور : از نام های برگزیدهنیسان : نی‌زار، محل روییدن نی
ناوَرز : سرباز دریایی. از نام های دوران هخامنشینیک پی : خجسته ، خوش قدم
نریمان : دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانهنیکدل : از نام های برگزیده
نَستور : نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسبنیکروز : سعادتمند، خوشبخت
نکیسا : نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویزنیکزاد : از نام های برگزیده
نمایان : آشکار، هویدانیکنام : نیکونام، خوشنام
نوبخت : از نام های برگزیده دوران ساسانینیکو : خوب، زیبا، نیکو کار
نوبهار : نام نویسنده دساتیرنیما : نام یکی از شاعران ایرانی
نوتریکا : نام سومین برادر اشوزرتشتنیو : پهلوان و دلیر
نوذر : یکی از سه پسران منوچهرنیوتیش : نام کوچکترین برادر اشوزرتشت

انتخاب نام برند با حرف و:

واته : ایزد آب در اوستاوَسپار : بخشنده
وخش : روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپندوَسنه : نام کوهی در اوستا
وخش داد : آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشیوفادار : از نام های برگزیده
وخشور : پیام آوروَلخش : بلاش، پادشاه اشکانی
ورجاوند : مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهراموهامان : نام پدر سلمان فارسی
ورزم : شعله آتش، گرمی آتشوَهمنش : خوش منش، نیک منش
ورساز : جوان آراسته و زیباوُهومن : ریشه اصلی بهمن امروزی
وَرَهرام : نماد پیروزیویسپرد : از بخش‌های اوستا

انتخاب نام برند با حرف هـ:

هارپارک : نام وزیر استیاک آخرین پادشاه مادهنگام : زمان، گاه
هامان : یکی از درباریان خشایار شاههوبَر : دربردارنده نیکی
هامرز : نام سپهسالار خسروپرویز ساسانیهوتَخش : سازنده خو. پیشه ور
هامون : از نام های ایرانیهوتن : فرماندار ساحلی در روزگار داریوش
هامین : تابستان در اوستاهوداد : نیک آفرید
هاون : گاه بامدادیهودین : نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان
هاونی : ایزد نگهبان بامدادهور : خورشید
هَخامنش : دوست منش. نام سردودمان هخامنشیانهورا : می صاف و مقدس
هَردار : نام هشتمین نیای اشوزرتشتهوشنگ : پسر سیامک پسر کیومرس، دومین پادشاه پیشدادی
هُرمز : نام سومین پادشاه ساسانیهوشیدر : از نام های برگزیده
هرمزدیار : یار خداهوکَرپ : واژه ای پهلوی خوش اندام
هُزوارش : شرح و تفسیرهوم : گیاه مقدس
هُژبر : دلیر و نامجوهومان : از نام های برگزیده
هَژیر : خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرزهومَت : اندیشه نیک
همتا : مانند، شریکهومن : خوب‌منش
همگون : همرنگ، همانندهیمه : نام داماد داریوش و از سرداران بزرگ پارسی

انتخاب نام برند با حرف ی:

یادگار : اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذاردیزدانشاه : نام پسر انوشیروان دادگر
یزدان داد : موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیستیزدگرد : نام پادشاه ساسانی
یزدان مهر : از نام های برگزیدهیَسنا : از بخش‌های اوستا
یزدان یار : از نام های برگزیده

برخی دیگر از اسامی زیبا برای انتخاب نام برند:

آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادیشیدا : آشفته و عاشق
آتوسا : قدرت و توانمندی – دختر کورش وزن داریوش اولشیده : ‌خورشید ، درخشان
آفر : آتش – ماه نهم سال شمسیشیردل : پهلوان و دلاور
آفره دخت : دختر آتش – دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است .شیرزاد : شیر بچه ، همچون شیر
آذرنوش‌: شیرین و دل انگیزشیرنگ : به رنگ شیر ، مانند شیر
آذین : زیور، طاق نصره‌، تزئین ، آرایششیرو : پهلوان معاصر با گشتاسب ، نام سردار فریدون
آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشتشیرین دخت : دختر شیرین
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید بقیه در ادامه مطلب ….شیما : دخترانه ، نامی کردی
آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سومشینا : قدرتمند ، توانا – نامی کردی
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادیشیرین : مطبوع و گوارا ، معشوقه خسرو پرویز
آتوسا : قدرت و توانمندی – دختر کورش وزن داریوش اولشیوا : شیرین بیان ، خوش زبان ، ایزد بزرگ هندیان باستان
آفر : آتش – ماه نهم سال شمسینام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
آفره دخت : دختر آتش – دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است .طوس : فرزند نوذر پهلوان ایرانی شاهنامه
آذرنوش‌: شیرین و دل انگیزطوطی : پرنده سبز رنگ و سخنگوست و نام برخی زنان در فارسی دری است .
آذین : زیور، طاق نصره‌، تزئین ، آرایشطهماسب : دارای اسب قوی – نام پسر منوچهر
آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشتطهمورث : روباه تیزرو و قوی ، پادشاه پیشدادیان و پدر جمشید
آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امیدنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان – پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهرغوغا : آشوب ، هیاهو
آرتین: عاقل و زیرک,نام پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادیغنچه : گل نشکفته ، کنایه از دهان معشوق
آرتام:والی فریگه در زمان کوروش هخامنشینام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
آرتمن:نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاهفتانه : از نامهای کردی برای دختران
آرشام : بسیار قوی – پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشیفدا : قربانی ، نامی کردی
آرمان : آرزو – خواهش – امیدفراز : بلندی و شکوه
آرمین : آرام گرفتن – پسر کیقباد پادشاه پیشدادیفرامرز : شکوه مرزداری – نام پسر رستم دستان
آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی استفرانک : سیاه گوش ، نام مادر فریدون ، نام همسر بهرام گور ساسانی
آریا فر: دارنده شکوه آریائیفراهان : محل شکوه و جلال
آریا : آزاده نجیب – یکی از پادشاهان ماد – مهمترین نژاد هند و اروپائیفربد : مناعت ، بزرگی
آریا مهر : دارنده مهر ایران – از سرداران داریوش سومفربغ : شکوه خداوند
آرین : سفید پوست آریائیفرجاد : دانشمند و فاضل
آزاده : دلیر و بی باک ، رهافرخ : تابان و زیبا – نام یکی از امیران سیستان در عهد سلجوقیان
آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشقفرخ پی : نیک پی و نیک قدم
آزرمدخت : یکی از ملکه های ساسانیفرخ داد : مبارک آفریده شده
آزیتا : آزادهفرخ رو : دارای صورت زیبا
آناهیتا : الهه آبفرخ زاد : مبارک زاد ، خجسته زاد ، رستم فرخزاد سردار معروف ساسانیان است
آونگ : شبنم – نام کردیفرخ لقا : درای چهره زیبا ، خوشگل
آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجارفرخ مهر : زیبا چون خورشید
آیدا : شاد، ماه – نام تذکمنبفرداد : داده شکوه وزیبائی
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هافردیس : بهشت ، بوستان
اتسز : لاغر و استخوانی – از پادشاهان خوارزمفرین : یگانه ، شکوه دین ، مخفف فروردین ماه اول بهار
اختر : ستاره ، علم ، درفشفرزاد : زاده فرو شکوه
ارد : خیر وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت – نام چند تن از پادشاهان اشکانیفرزام : شایسته و لایق – نامی کردی
ارد شیر : شیر زیبا – اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیانفرزان : عاقل ، حکیم ، دانشمند
اردوان : نام پادشاهان معروف اشکانیفرزانه : دانشمند ، عاقل و عالم
ارژن : درختی با چوب بسیار سخت و محکم – نام کردیفرزین : عالم ، وزیر دربار
ارژنگ : آرایش – کتاب مانی نقاش – دیوی که رستم در هفتخوان اورا کشتفرشاد : شا دمان ، مسرور ، خوشحال
ارسلان : شیر، دلیر و شجاع – نام پادشاه سلجوقیفرشته : فرستاده الهی و آسمانی
ارغوان : نام درختی با گل و شکوفه های سرخ رنگفرشید : درخشانتر ، نام برادر پیران ویسه
ارمغان : هدیه ، تحقه ، سوغاتفرمان : دستور ، حکم
ارنواز: نوازش شده اهورا – دختر جمشید شاه پیشدادیفرناز : داری ناز فراوان
اروانه : نام گلی کوهی است – نامی کردیفرنگیس ( فری گیس ) : نام دختر افراسیاب و همسر دوم سیاوش
استر : ستاره – بردارزاده مردخای وزن خشایارشاهفرنود : دلیل و برهان
اسفندیار : پاک آفریده شده – پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شدفرنوش : شکوه ، نام پادشاه باستانی ماد
اشکان : منسوب به اشک – بنیانگذار سلطنت پارتهافرنیا : نامی برای پسران
اشکبوس : پهلوان کوشانی که به کمک افراسیاب آمد، اما به دست رستم کشته شدفروتن : افتاده حال ، متواضع
افسانه : داستان ، سرگذشت ، حکایت گذشتگانفرود : پائین – نام پسر سیاوش ، نام پسر کیخسرو نام پسر خسرو پرویزو شیرین
افسون : سحر و جادو ، حیله و تزویرفروز : روشنائی ، روشنی
افشین : با همت .فروزان : تابان ، درخشان
امید : انتظار ، آرزوفروزش : روشنی ، تابناک
انوش (‌ آنوشا ) : استوار و جاوید – دخترمهرداد ششمفروزنده : درخشان ، درخشنده
انوشروان : دارنده لوح جاویدان – لفب خسرو اول پادشاه ساسانیفروغ : روشنائی ، تابش
اورنگ : عقل و کیاست ، تخت پادشاهیفرهاد : عاشق افسانه ای شیرین
اوژن : شکست دهنده ، دشمن براندازفرهنگ : شکوه ، ادب ، تربیت
اوستا : نام کتاب آسمانی زردشتفرهود : صداقت و راستی در دین
اهورا : صاحب ، فرمانروای دانافربار : همراه خوب و شایسته
ایاز : بزرگ و پاینده – نام غلام ترک سلطان محمود غزنویفریبا : زیبا و فریبنده
ایران : محل زندگی آریائیهافرید : بی همتا، نامی کردی
ایراندخت : دختر ایرانفریدخت : دختر بی همت
ایرج : یاری دهنده آریائیها – پسرفریدون ، پادشاه و پهلوان ایرانیفریدون : دارای شکوهی اینچنین ، پادشاه پیشداری که بر ضحاک ماردوش غلبه کرد
ایزدیار : کشی که خداوند یار اوستفریمان : فر و شکوه ایمان
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هافریناز : عشوه گر ، پریناز
بابک : پدر کوچک ، جد اردشیر ، پسر ساسانفرینوش : شکوه شیرین
باپوک : کولاک ، نامی کردیفریوش : زنگ ، همان پریوش هم هست
باربد : پرده دار ، موسیقی دان و نوازنده دربار خسرو پرویزفیروز : پیروز و مظفر
بارمان : لایق – نام سردار افراسیابفیروزه : سنگی گرانبها با رنگ فیروزه ای
بامداد : پگاه ، سپیده دم – نام پدر مزدکنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
بامشاد : کسی که در سحرگاهان شاد است – نوازنده مشهور دربار ساسانیانقابوس : معرب کاووس است
بانو : خانم ، ملکه ، لقب آناهیتا الهه نگهبان آبقباد : سرور گرامی ، شاه محبوب ، پدر کیکاوس از پادشاهان کیانی
بختیار : خوشبخت ، خوش اقبال – استاد رودکی در موسیقیقدسی : بهشتی ، روحانی
برانوش : مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانینام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
بردیا : پسر کورش و برادر کمبوجیهکابان : کدبانو ، نامی کردی برای دختران
برزو : بلند قامت – پسر سهراب و نوه رستم دستانکابوک : کبوتر ، نامی کردی برای دختران
برزویه : طبیب مشهور انوشیروان و مترجم کلیله ودمنه از هندی به پهلویکارا : فعال و کوشا
برزین : بلند و تنومند – ازپهلوانان ایران – نام پسر گرشاسبکارو : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی نوید دهنده
برمک : از وزیران ساسانی – نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخکاراکو : نام یکی از سرداران ماد
بزرگمهر : خورشید بزرگ – نام وزیر دانشمند انوشروان ساسانیکامبخت : کسی که بخت به کام اوست
بنفشه : گلی رنگارنگ و زینتی با عمر نسبتا طولانیکامبخش : آرزو دهنده ، مراد بخش
بوژان : رشد کرده – نامی کردیکامبیز : صورت فرانسوی (( کمبوجیه )) پسر کورش است
بویان : خوشبو – مامی کردیکامجو : کامجوینده
بهار : شکوفه و گل – سه ماه اول سال شمسیکامدین : یکی از دانایان دین زردشت
بهارک : بهار کوچولوکامران : سعادتمند و خوشبخت
بهاره : بهاریکامراوا : به مقصود و مراد رسیدن
بهتاش : خوب ومانندکامک : آرزو و خواهش کوچک
بهداد : نیک آفریده شدهکامنوش : کامروا ، خوشبخت
بهرام : پیروز ، ایزد پیروزی درآئین زردشت ، لقب برخی از پادشاهان ساسانیکامیار : کامروا و پیروز
بهدیس : خوش رنگ ، خوشگلکانیار : معدن شانس ، نامی کردی
بهرخ : زیبا چهره ، قشنگکاووس : پادشاه توانا – از پادشاهان کیانی و پسر کیقباد
بهرنگ : خوش رنگکاوه : آهنگر معروف ایران باستان که علیه ضحاک قیام کرد
بهروز : خوشبخت ، نیکبختکتایون : جهان بانو ، دختر قیصر روم و مادر اسفندیار
بهزاد : نیک نژاد – مینیاتوریست مشهور صفویان – نام اسب سیاوشکرشمه : ناز و غمزه
بهشاد : خوشحال وشادکسری : معرب خسرو است
بهمن : نیک اندیش – برف انبوه که از کوه فرو ریزد – جانشین اسفندیارکلاله : موی پیچیده ، دختری با موهای مجعد
بهناز : خوش ناز‌، باناز ، طنازکمبوجیه : نام پسر کورش کمبوجیه است
بهنام : نیک نامکوشا : کوشنده ، ساعی
بهنود : سلامت ، عافیتکهبد : خداوند کوه ، عابد
بهنوش : کسی که نیک مینوشدکهرام : رام شده کوه نام برادر و سردار افراسیاب
بیتا : بی همتا ، بی مانندکهزاد : زاده کوه ، کسی که در کوه زائیده شده است
بیژن : ترانه خوان ، جنگجو – پسر گیو و دلداده منیژهکیارش : شهریار بزرگ
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هاکیان : پادشاه ، امیران
پارسا : پاکدامن ، زاهدکیانا : فرستاده ، نامی کردی
پاکان : پاکها – نامی کردیکیانچهر : دارای چهره پادشاهان
پاکتن : نیکو چهر پاکیزه تنکیاندخت : شاهدخت ، دختر شاه
پاکدخت : دختر پاککیانوش : بسیار شیرین ، نام یکی از دو برادر فریدون در شاهنامه
پانته آ : همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند امانپذیرفتکیاوش : بزرگوار – نام پدر کیقباد
پدرام : آراسته ، نیکو ، شادکیخسرو : پادشاه نیکنام ، پسر سیاوش و سومین پادشاه کیانیان
پرتو : روشن ، تابشکیقباد : پادشاه محبوب – پدر کیکاوس و سر سلسله کیانیان
پرشنگ : تابش ، آتشپارهکیکاووس : سیاه چرده ، سبزه ، نام پسر کیقباد و پدر کیاوش
پرتو : روشن ، تابش ، فروغکیوان : سیاره زحل و دومین سیاره منظومه شمسی پس از مشتری است .
پرستو : پرنده مهاجرکیوان دخت : دختر سیاره کیوان
پرویز : پیروز – لقب خسرو دوم ، پادشاه ساسانیکیومرث : نخستین انسان ، و به گفته شاهنامه نخستین پادشاه
پردیس : بهشت ، باغ و بستانکیهان : جهان و گیتی
پرهام : ازاشخاص بسیار ثروتمند در زمان بهرام گورکیاندخت : دختر گیتی
پژمان : افسرده ، غمگینکیهانه : جهان کوچک
پژوا : بیم و هراسنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
پرنیا : پارچه حریرگرد آفرید : پهلوان زاده شده
پشنگ : میله آهنی – نام پدرافراسیابگردان : پهلوانان ، یلان
پروانه : حشره ای زیبا که خود را به شعله می زندگرشا : به ر وایت شاهنامه همان کیومرث اولین پادشاه است
پروین : ثریا ، ستارگان کوچک نزدیک به همگرشاسب : صاحب اسب لاغر ، پهلوان ایرانی و جد رستم
پری : فرشته ، جن ، همزادگرشین : شعله آبی ، نامی کردی برای دختران
پریچهر : زیبا روی – نام زن جمشید شاهگرگین : منسوب به گرگ ، پسر میلاد از پهلوانان زمان کیخسرو
پریدخت : دختر پری ، همسر سام نریمان و مادر زالگزل : زیبا ، نامی ترکمنی است
پریسا : همچون پریگشتاسب : صاحب اسب رمنده ، پدر داریوش هخامنشی
پرناز: پری ناز دارگشسب : دارنده اسب نر
پریوش : پری روی ، فرشته رویگشسب بانو : دختر رستم و زن گیو
پریا : کبوتر بال شکسته ای که به دنبال آشیانه می گردد.گل : گیاهان رنگی کوچک که دستمایه شاعرانند
پوپک : هدهدگل آذین : حالت قرار گرفتن گلها روی شاخه ها
پوران : جانشین ، یادگارگل آرا‌ :‌ آراینده گل
پوراندخت : نام دختر خسروپرویزگلاره : تخم چشم ، نامی کردی
پوریا : پهلوان محمد خوارزمی ملقب به پوریای ولیگل افروز : فروزنده گل
پولاد : آهن سخت و کوبیده ، نام پهلوان ایرانی زمان کیقبادگلاله : دسته گل
پویا : رونده و دونده – نامی کردیگل اندام : آنکه اندامش مانند گل است
پونه : گیاهی خوش عطر و بو که در کنار جویها می روید.گلاویز : گیاهی برای زینت گل
پیام : الهام ، وحی ، پیغامگلباد : داری بوی گل
پیروز: کامیاب ، فاتح ، نام چند نفر از پادشاهان ساسانیگلبار : پرگل ، گل افشان
پیمان : عهد ، قول وقرار – عنوان اسامی مردان در فارسی دریگلبام : گلبانگ
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هاگلبان : نگهدارنده گل
تابان : تابنده ، منورگلبانو : بانوی چون گل
تاباندخت : دختر تابناکگلبرگ : هر یک از برگهای یک گل ، مثل برگ گل
تاجی : تاجدار ، نام و عنوانی در فارسی دریگلبو : معطر ، خوشبو
تارا : ستارهگلبهار : مثل گل بهاری
تاویار : آتشبان – نامی کردیگلبیز : گل افشان
ترانه : زیبا و صاحب جمال ، سرود ، نغمهگلپاره : تکه گل ، پاره ای از گل
تناز : نازنین ، با ناز و کرشمه – نامی کردیگلپر : برگ گل ، پر گل
توران : نام دختر خسروپرویز – سرزمین تورگلپری : پری همچون گل
توراندخت : دختری از تورانگلپوش : پرازگل ، پوشیده از گل
تورج : دلاور ، یکی از سه پسر فریدون شاهگل پونه : کسی که چهره اش به لطافت گل است
تورتک : خروس صحرایی ، قرقاولگلچین : باغبان ، عاشق گل ، کسی که گل می چیند .
توفان : باد سختگلدخت : دختر گل
توژال : برف اندک – نامی کردیگلدیس : به رنگ گل ، مانند گل
تیر داد : داده تیر ، اشک دوم پادشاه اشکانیگلربا : رباینده گل
تینا : گل ، نامی کردیگلرخ : بسیار زیبا همچون گل
تینو : تشنه ، نامی کردیگلرنگ : به رنگ گل ، شرابی رنگ
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هاگلرو : زیبا و سرخ رو
جابان : سردار ایرانی یزدگردگلشن : گلزار و گلستان
جامین : اسم یکی از قهرمانان ایران زمین ، نامی کردیگلریز : ریزنده گل
جاوید : پایدار ، همیشگیگلزاد : زائیده گل
جریره :‌ نام دختر پیران ویسه که همسر سیاوش شد.گلزار : گلستان ، جای پرگل
جمشید : پسر طهمورث چهارمین پادشاه پیشدادیگلسا : مثل گل
جوان : برنا ، دلیر ، شادابگلشید : درخشان چون گل
جویا : جوینده – پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد.گلنار : گل انار ، شکوفه انار
جهان : دنیا ، عالم ، گیتی ، کیهانگلناز : کسی که ناز و غمزه اش مثل گل است
جهانبخت : شانس و اقبال جهانگلنسا : گل بانو ، خانم گل
جهانبخش : بخشنده جهانگلنواز : نوازش شده گل
جهاندار : نگهبان جهانگلنوش : شیرین مثل گل
جهانگیر : فاتح جهان – نام پسر رستمگلی : مانند گل ، قرمز رنگ
جهان بانو : بانوی جهان ، ملکه جهانگودرز : از پهلوانان عهد کاوس وکیخسرو و یکی از پادشاهان معروف اشکانی
جهاندخت : دختر گیتیگوماتو : انقلابی زمان مادها که برای براندازی مادها و هخامنشیان قیام کرد
جهان ناز : مایه فخر عالمگهر چهر : آنکه چهره اش همچون گوهر است
جیران : آهو ، نامی ترکیگوهر ناز : کسی که همچون گوهر نازش گرانبهاست
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هاگیتی : دنیا ، جهان ، عالم
چابک : زرنگ ، چالاکگیسو : موی بلند زنان
چالاک : سریع و زبردستگیلدا : طلا
چاوش : پیشرو و پیش قراول کاروانگیو : پهلوان نامی شاهنامه و پدر بیژن
چترا : دوازدهمین پادشاه سلسله مادنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
چوبین : کنیه و لقب بهرام چوبین سردار انوشیروانلادن : گلی به رنگهای زرد و نارنجی
چهرزاد : نام دختر بهمن است که سی سال پادشاهی کردلاله : گلی که رنگهای گوناگون دارد و معروفترین آن لاله سرخ و صحرائی است
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هالاله رخ : کسی که روی همچون لاله دارد
خاوردخت : دختر مشرق زمینلاله دخت : دختر لاله
خداداد : خدا دادهلبخند : تبسم
خدایار : دوست خدا – فرمانروای بخارا بوده استلقاء : چهره ، سیما
خرم : شاد و خندان – پهلوان خرم از عهد شاه شجاع استلومانا : نام محلی در کردستان ، نامی کردی برای دختران
خرمدخت : دختر شاد و خندانلهراسب : دارای اسب تندرو ، از پادشاهای کیانی و پدر گشتاسب
خسرو : مشهور ، نیک نام – لقب چند تن از پادشاهان ساسانینام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
خشایار : قهرمان ، نیرومند – نام پسر داریوش کبیر هخامنشیمارال : آهو ، نامی ترکی
خورشید : درخشنده آفتاب – معشوقه جمشید درداستان جمشید و خورشیدماری : کبک ماده ، نامی کردی
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هامازیار : اورا مزدایار – پسر قارون فرمانروای طبرستان
دادمهر : زاده آتش ، نام استاندار پارسی طبرستانماکان : نام پسر یکی از سران دیالمه
دارا : مالدار، ثروتمند ، از نامهای خداوندمامک : مادر کوچک و مهربان
داراب : نام پسر بهمن پادشاه کیانیمانا : نام خداوند بزرگ و نام یکی از دولتهای ماد ، نامی کردی
داریا : دارنده ، ازنامهایی که در اوستا آمده استماندانا : دختر آژدهاک و مادر کورش هخامنشی
داریوش : نگهبان نیکی – فرزند ویشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشیمانوش : کوهی که منوچهردربالای آن متولد شده است
دانوش : از اسمهائی که در کتاب وامق و عذرا آمده استمانی : پیامبر ایرانی در زمان شاپور ساسانی
داور‌:‌ حاکم عادل ، قاضیمانیا : خسته شده ، نامی کردی
دایان : ماما ، نامی کردیماهان : منسوب به ماه
دریا : بحر ، نام فرزند علاالدین عماد شاهماهاندخت : دختر ماهان
دل آرا : محبوب و معشوقماه برزین : یکی از بزرگان دولت ساسانیان
دل آویز : دلچسب ، دلکش ، آویزه دلماه جهان : زیبای جهان
دلارام : مایه آرامش دل / معشوقه بهرام گورماهچهر : زیبا رو ، قشنگ
دل انگیز : گوارا ، مطلوبماهدخت : دختر ماه
دلبر : برنده دل ، یار و معشوقماهور : تابناک – نامی کردی
دلبند : عزیز و گرامیماهرخ : آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد
دلربا : رباینده دل ، محبوبماهزاد : زاده ماه
دلشاد : شادمان و خوشحالمردآویز: جنگنده و دلاور
دلکش : جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذیرمرداس : مرد آسمانی – نام پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد
دلناز : آنکه قلب و دلش ناز استمرزبان : مرزدار – مرزبان بن رستم نویسنده کتاب مرزبان نامه
دلنواز : مهربان ، مشفقمرمر : ازسنگهای آهکی که صیقلی و جلا پذیر است ، سنگ مرمر
دورشاسب : نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاهمزدک : خردمند کوچک – مردی که در زمان ساسانیان ادعای پیغمبری کرد اما کشته شد
دنیا : عالم و گیتیمژده : نوید ، بشارت
دیااکو: اولین پادشاه مادها در قرن هفتم پیش از میلادمژگان : مژه ها
دیانوش : دزد دریائی در داستان وامق و عذرامستان : شادان ، شادمان
دیبا : پارجه ابریشمی رنگی ، روی زیبامستانه : خوشحال ، مانند مست
دیبا دخت : دختر زیبا ، دختری همچون پرنیانمشکاندخت : دختر خوشبو
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هامشکناز : مشک ناز دار
رابو : نام گلی بهاری – نامی کردی استمشکین دخت : دختر مشک آلود و معطر
رابین : مشاور ، متعمد – نامی کردی استمنیژه : پاک و سفید روی – نام دختر افراسیاب
رادبانو : بانوی بخشنده و جوانمردمنوچهر : کسی که چهره بهشتی دارد – از پادشاهان پیشدادی
رادمان ( رادمن ) : نام سپهسالار خسرو پرویز ساسانیمهبانو : بانوی بزرگ ، بانوی همچون ماه
رازبان : راز دار – عنوان مردان بزرگ در پارسی دریمهبد : یکی از وزیران انوشیروان ساسانی
راژانه : رازیانه – نامی کردی برای دخترانمه داد : از فرماندهان نظامی پارسیان ویکی از نامهای دوران هخامنشی
راسا : هموارو صاف – نامی کردیمهتاب : ماه تابان ، ماه تابناک
رامتین : آرامش تن – موسیقی دان عهد ساسانیانمهدیس : ماهرو ، زیبا ، خوشگل
رامش : فراغت ، آسودگی ، راحتی ، نام هیربد زردشتیمه جبین : انکه پیشانیش مانند ماه درخشان است
رامشگر : خواننده و نوازنده ، خنیاگرمه دخت : ماه دخت ، دختر ماه
رامونا : نگهبان عاقلمهر آذر : یکی از موبدان پارس در زمان انوشیروان – خورشید آذر
رامیار : چوپان و گوسفند چرانمهر آرا : آرایش دهنده مهر
رامیلا : خدای بزرگ ، نامی آشوری استمهر آسا : همچون خورشید زیبا روی
رامین : معشوقه ویس ، نام یکی از سرداران ایرانمهر آفاق : خورشید افقها
راویار : شکارچی – نامی کردیمهر افرین : عشق آفرین ، آفریننده عشق
رژینا : مانند روز – نامی کردیمهرآب : کسی که فروغ خورشید دارد – نام جد مادری رستم
رخپاک : دارای چهره پاکمهرداد : بخشنده ماه
رخسار : چهره ، سیمامهر افزون : بالا برنده عشق و محبت
رخشانه : منسوب به رخشمهرام : رام شده ماه
رخشنده : تابان ، کنایه از خورشید استمهران : منسوب به مهر است و یکی از خاندانهای عصر ساسانی
رزمیار : رزمنده ، مبارزمهراندخت : دختر مهر و محبت
رستم : تنومند و قوی اندام ، جهان پهلوان ایرانی و قهرمان بزرگ شاهنامهمهراندیش : دارای اندیشه با مهر و محبت
رکسانا : نورانی ، روشنمهرانفر : شکوه
روبینا : یاقوت سرخمهرانگیز : ایجاد کننده مهر و محبت و عشق مهرپویا : پوینده مهر
رودابه : زن پسرزا ، نام قلعه ای در غرب ایرانمهرداد : داده خورشید- خورشید عدالت – نام چند تن از پادشاهان اشکانی – خزانه دار بزرگ کوروش بزرگ
روزبه : خوشبخت : بهروز، از موبدان بهرام گور ساسانیمهر دخت : دختر آفتاب
روشنک : مشعل دار ، همچنین نام دارویی گیاهی استمهرزاده ‌: زاده خورشید ، زیبا روی
روناک : روشنمهرناز : ناز خورشید
رهام : نام پسر گودرزمهرنوش : خورشید جاویدان – یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد
رهی : راهی شده ، روان ، مسافرمهرنکار : آرایش دهنده خورشید ، مهر آرا- نام یزدگرد
ریبار : رهگذر ، نامی کردیمهرنیا : ازنژاد مهر
راسپینا : پائیز ، لغت زند و پازندمهروز : آنکه روزی چون خورشید دارد
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هامهری : منسوب به مهر ، منسوب به خورشید
زادبخت : خوشبخت ، خوش اقبالمهریار : دوست خورشید
زاد به : بهزاد ، نیک زاده شدهمهسا : مانند ماه زیبا روی
زاد چهر : دارای نژاد پاک و اصیلمهستی : ماه هستی ، ماه روزگار ، گرانبهاترین
زاد فر : زاده روشنیمه سیما: آنکه صورتی چون ماه دارد
زال : فرزند سپید موی سام نریمان و پدر رستم قهرمان ملی ایرانیانمهشاد : ماه شادمان
زادماسب : برادر شاپور ساسانی ، نام یکی از قضات ساسانیمهشید : پرتوماه
زاوا : داماد ، نامی کردیمهنام : آنکه نامش چون ماه است
زردشت : صاحب شتر زرد و زرین ، پیامبر ایران باستانمهناز : نازماه
زرنگار : طلا کوب ، زرینمهنوش : ماه همیشگی
زری : طلائی ، زربفتمهوش :‌ مانند ماه
زرین : طلائی رنگ ، منصوب به زرمهیار : یار ماه ، نام پسر داریوش سوم هخامنشی
زرینه : آنچه منسوب به زر استمهین : ماه زیبا رو
زمانه : روزگار ، دهرمهین دخت : دختر بزرگ
زونا : گیاهی با گل کبود رنگ ، نامی کردیمیترا : دوستی و محبت و مهر
زیبا : خوشگل ، قشنگ ، خوب ونیکومیخک : گلی زیبا به رنگهای قرمز، سفید ، صورتی وزرد
زیبار : قبیله ای از کردها ، نامی کردیمینا : گلی کوچک و زینتی ، گردنبند
زیما : زمین ، لغت اوستائیمینا دخت : دختر مینا
زینو : زنده ، پابرجا – نامی کردیمینو : بهشت ، جنت
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هامینودخت : دختر بهشت ، دختر پاک
ژاله : شبنم ، قطرهمینو فر : دارای شکوه بهشتی
ژالان : گلهای دارای قطره و شبنم – نامی کردینام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
ژیار : زندگی ، زندگی شهری – نامی کردینادر : کمیاب ، بی همتا – نادر شاه افشار سر سلسله افشاریه درایران
ژینا : زندگی و حیات – نامی کردیناز آفرین : معشوقی که ناز فراوان می کند
ژیوار : زندگینازبانو : بانوی ناز دار
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هانازپرور : پرورش یافته در ناز
سارا : صحرا ، کوه و دشت – نامی کردینازچهر : کشی که چهره ناز دارد
سارک : سار کوچک ، پرنده ای سیاه رنگ وبزرگتر از گنجشکنازفر : دارای شکوه
سارنگ : نام سازی شبیه به کمانچهنازلی : پرناز و غمزه – نامی ترکی برای دختران
ساره : بامداد ، فردا – نامی کردینازی : با ناز ، اهل ناز
ساسان : سوال کننده ، رئیس معبد آناهید استخر که خاندان ساسانیان به او منسوبندنازیدخت : دختر ناز
ساغر : پیاله شرابخوری ، جامنامور : مشهور ، ارزنده
سام : سیه چرده – جهان پهلوان ایرانی وجد رستمناهید : پاک و بی آلایش – نام مادر اسفندیار
سامان : ترتیب ، نظام ، زندگیندا : آواز ، بانگ ، فریاد
سانا : سهل و آساننرسی : فرشته وحی در اوستا – نام پسر شاپور نوه اردشیر بابکان
ساناز : کمیاب ، نادر، نام گلی استنرگس : گلی خوشبو و زیبا
سانیار : حامی و یار و پشتیبان – نامی کردینرمک : زیبا و لطیف – نامی کردی برای دختران
ساویز : خوش اخلاق ، مهربان – نامی کردینرمین : لطیف و ملایم
ساهی : آسمان صاف – نامی کردینریمان : پهلوان ، دلیر – نام پدر سام
ساینا : خاندانی از موبدان زردشتی ، سیمرغنسترن : گلی سفید و زیبا از گونه های نرگس
سایه : منطقه تاریک پشت هر جسم ، حمایتنسرین : گلی سفید و پر برگ
سپنتا : مقدس ، محترپنسرین دخت : دختر نسرین
سپند : اسفندنسرین نوش : نام همسر بهرام گور
سپهر : آسمان ، نام فرزند کیخسرونکیسا : نوازنده و خواننده دربار خسرو پرویز ساسانی
سپهرداد : بخشیده اسمان – داماد داریوش هخامنشینگار: نقش ، بت ، صنم
سپیدار : درخت سفیدنگاره : شکل دارای نقش و نگار
سپید بانو : بانوی سفید و درخشاننگارین : نقاشی شده
سپیده : سحرگاه ، سپیدی چشمنگین : گوهر قیمتی
ستاره : کرات آسمانی که در شب می درخشندنوا : ناله ، آواز
ستی : دختر ، سیتانوش ( انوش ) : زندگی جاوید
سرافراز : سربلند ، متکبرنوش آذر : آتش جاویدان – از آتشکده های عصر ساسانی
سرور : رئیس ، پیشوانوش آور : چیزی که زندگی و حیات می آورد
سروش : شنیدن و فرمانبرداری – فرشته مظهر اطاعتنوشا : نوشنده ، آشامنده
سرور : شادمانی ، خوشحالینوش آفرین : افریننده شادی و شیرینی
سوبا : شناگر ، فردانوشدخت : دختر شاد
سوبار : اسب سوار – لغت زند و پازندنوشروان ( انوشیروان ) : جاویدان ،‌ اولین خسرو ساسانی
سنبله : یک خوشه گندمنوشفر : شکوه جاوید
سودابه : دختر زا – سود دهنوشناز : دارای ناز و ادای شیرین
سوری : سرخ رو ، نام دختر اردوان پنجمنوشین : گوارا و شیرین
سورن : خانواده ای در دوره اشکانیان که قدرتمند بودندنوید : مژده و بشارت
سورنا : سردار دلیر و خردمند پارتینوین : تازه ، جدید
سوزان : سوزنده ، ملتهبنوین دخت : دختر تازه به دنیا آمده
سوزه : سبزه ، نامی کردینیش ا : خال و نشانه – نامی کردی برای دختران
سوسن : گلی به رنگهای سفید، کبود ، زرد و حنایینیک بین : خوش بین
سومار : نام قبیله ای از کردهانیک پی : پاک نژاد
سولان : نام گلی است ، نامی کردینیک چهر : خوشگل و زیبا
سولماز : زنی پیرو پژمرده نمی شودنیک خواه : شخص خیر خواه و خیراندیش
سوگند : شاهد گرفتن خدا یا بزرگی را گویندنیکداد : بخشنده نیکی
سهراب : سرخ روی ، نام پسر رستم که در جنگ با رستم فرمانده سپاه تورانیان بودنیکدخت : دختر پاک و نیکو
سهره : پرنده ای خوش آواز، با پرهای سبز و زردنیکدل : دل پاک
سهند : کوه آتشفشان قدیمی در آذربایجاننیکزاد : زاده نیکی و پاکی
سیامک : مجرد – نام پسر کیومرثنیلوفر : گل پیچک و زینتی به رنگهای سفید و سرخ وآبی
سیاوش : دارنده اسب سیاه ، فرزند کیکاووس که ناجوانمردانه و بی گناه به قتل رسیدنیما : لقب علی اسفندیاری پدرشعر نو درایران ، نیما یوشیج
سیبوبه ‌: مانند سیب ، دانشمند شهیر ایرانی ، منصف الکتابنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
سیما : چهره ، رخوامق : دوست دارنده ، عاشق – عاشق عذرا
سیمدخت : دختر نقره ای و سفیدورجاوند : ارجمند – به اعتقاد زردشتیان کسی که درآخر زمان ایران را آباد می کند
سینا : مرد دانشمند ، نام پدر شیخ ابوعلی سیناوریا : پیدار، آگاه – نامی کردی برای پسران
سیمین : نقره ای ، سفید ، روشنوشمگیر : شکارچی بلدرچین – نام نام پسر وردانشاه از مولوک دیالمه
سیمین دخت : دختر نقره ای و سفیدوهرز : نام مرزبان کشور یمن درعهد انوشیروان
نام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت هاوهسودان : نیک آسوده و آرام – عنوان یکی از سلاطین آذربایجان
شاپرک : پروانهویدا : آموزنده و تعلیم دهنده
شادی : شادمانی ، خوشحالی ، شور شادان : شادمانچگونگی مراحل ثبت شرکت در کرج
شادمهر : مهربان ، با محبتویس : نام معشوق رامین در داستان ویس و رامین
شاران : گردنبند درست شده از بادام – نامی کردیویشتاسب : صاحب اسبان فراوان
شاهپور : پسر شاه ، شاهزاده – نام چند تن از شاهان ساسانیویگن : از اسمهای ارمنی ایرانی به معنی جهش و پرش
شاهدخت : دختر شاه ، شاهزاده خانمنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
شاهرخ : شاه منظر ، کسی که رخساری همچون شاه داردهژیر : خوب چهره ، نام یکی از پسران گودرز که بدست سهراب کشته شد
شاهین : پرنده ای شکاریهخامنش : دوستار اندیشه – نام جد کورش کبیر
شاهیندخت : دخت شاهینهربد( هیربد ) : حاکم آتشکده ، موبد موبدان
شایسته : سزاوار ، لایقهرمز : اهورمزدا ، خدای بزرگ ایرانیان – نام پسر بهمن و نام پسر انوشروان
شباهنگ : بلبل ، ستاره کاروان کشهمایون : مبارک ، خجسته – نام تنی چند از پادشاهان هندوستان
شب بو : نام گلی است که شب هنگام باز می شودهما : فرخنده ، مبارک ، مرغ سعادت – نام دختر گشتاسب و خواهر اسفندیار
شبدیز: سیه فام ، سیه چرده ، نام اسب خسروپرویزهمادخت : دختر مبارک و فرخنده بخت
شبنم : رطوبتی که شب هنگام روی گلها می نشیندهمدم : رفیق و مونس و همزبان
شراره : گرمای سوزان ، عشق فراوان ، نامی کردیهمراز : محرم اسرار
شرمین : شرمسار ، خجلهمراه : دوست و یار موافق
شروین : یکی از سرداران معاصر شاپورذوالاکتاف ساسانیهنگامه : غوغا ، شلوغی ، دادوفریاد
شکوفه : گل درختان میوه دار ، شکفتههوتن : خوش اندام ، نام یکی از متحدان داریوش درحمله به مغان
شکفته : خندان ، بشاشهور : خورشید ، آفتاب
شمشاد : درختی زینتی و تقریبا همیشه سبزکه دستمایه بسیاری از شاعران استهورتاش : همچون خورشید
شمین : خوشبو، خوش عطرهورچهر : تابان روی ، زیبا
شوان : شبان ، چوپان – نامی کردیهورداد : فرستاده و داده خورشید
شمیلا : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوارهوردخت : دختر خورشید
شورانگیز : فتنه انگیز ،‌ ایجاد کننده شور و شوقهورزاد : زاده خورشید
شوری : خوش قیافه ، قد بلند- نامی کردیهورمند : شبیه خورشید
شهاب : شعله آتش ، سنگ آسمانی ، ستاره دنباله دارهوروش : خورشید مانند ، مثل خورشید
شهبار : درخورشاه ، لایق شاههوشنگ : هوش و درایت – نام یکی از سلاطین پیشدادی و فرزند سیامک
شهباز : باز سفید رنگ ، شاه بازهوشیار : با هوش و آگاه
شهبال : پر بزرگ پرندگانهومان : نیک اندیش ، نام یکی از سرداران افراسیاب و نیز نام برادر پیران ویسه
شهپر: پرشاهانههومن : نیک منش
شهداد : داده و بخشیده شاههونام : خوشنام ، نیکنام
شهرآرا: آنکه به زیبایی مایه آرایش شهراست ، آرایش دهنده شهرهویدا : آشکار و نمایان
شهرام : رام و مطیع شاههیتاسب : صاحب اسب بسته شده
شهربانو : بانوی شهر ، ملکههیرمند : یکی از القاب گستاسب ، آتش پرست
شهرزاد : شهرزاده ، بومی – نقال قصه های هزار و یک شبهیما : اشاره ، نامی کردی برای دختران
شهرناز : خواهر جمشید و همسر ضحاک ماردوشهیوا : امید وآرزو – نامی کردی برای دختران و پسران
شهرنوش : شیرینی شهرنام زیبا برای شرکت – اسامی زیبا برای شرکت – انتخاب نام های زیبا برای شرکت ها
شهره : مشهور و نامییادگار : آنچه از انسان بجای ماند – پسر پادشاه گرجستان
شهریار : پادشاه ، یارشهر ، نام پسر برزوپسر سهرابیاسمن ( یاسمین ) : گل زیبائی به رنگ سفید و زرد و کبود
شهرزاد : شاهزاده ، فرزند شاهیاشار : عمر کننده ، نامی ترکی برای پسران
شهلا : زن سیه چشمیاور : کمک و همدست و یار
شهنواز : نوازش شده شاهیزدان : خداوند ، آفریدگار هستی
شهین : منسوب به شاهیگانه : بی نظیر ، بی مانند
شیبا : نسیم شبانه – نامی کردییوشیتا : پهلوانی از خاندان (( فریان )) نامی اوستائی

مراحل تعیین نام شرکتها در واحد ثبتی هر استان

  • تعیین نام هر شخصیت حقوقی همراه با ثبت هر شرکت یا موسسه منوط به رعایت کلیه قوانین و دستورات مربوطه و عندالاقتضاء اخذ مجوزهای لازم و ارائه کلیه مدارک ثبت شرکت خواهد بود.
  • متقاضی تعیین نام می بایست احدی از سهامداران یا موسسین یا وکیل رسمی دادگستری ( با ارائه وکالتنامه ) باشد .
  • نامهای درخواستی متقاضیان نباید سابقه عین ، تشابه و یا نظیر در بانک اطلاعاتی اداره ثبت شرکتها داشته باشد. (بند ۱۳۸ بخشنامه های ثبتی)
  • از بکارگیری اسامی و اصطلاحات بیگانه در نام شرکت یا موسسه خـودداری نموده و درصورت ابهام در خصوص نداشتن معادل فارسـی می بایست به بانک اطلاعاتی یا کتابهای مرجع و لغتنامه های
  • زبان و ادب فارسی مراجعه نمود و درغیراین صورت از فرهنگستان زبان و ادب فارسی استعلام شرکت انجام شود .
  • واژه هایی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی وضع معادل فارسی را برای آنها ضروری نمی داند و نیز کلماتی که هنوز واژه فارسی معادل آنها از سوی فرهنگستان به تصویب نرسیده است از شمول
  • قانون ” ممنوعیت به کارگیری اسامی ، عناوین و اصطلاحات بیگانه ” مستثنی هستند .
  • استفاده از اسامی مشهوره که باعث فریب افکار عمومی می شود ممنوع می باشد .
  • اسامی که خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه و مذهبی باشد قابل تأیید و ثبت نمی باشد .
  • کلماتی از قبیل ساختمانی ، بازرگانی ، تجاری ، مهندسی ، مهندسین مشاور ، حقوقی ، تولیدی و … شرحی برموضوع فعالیت محسوب می شود و در بررسی نام یا نامهای درخواستی به منظور رعایت عدم سابقه و تشابه جزئی از نام محسوب نمی شود .
  • استفاده از کلماتی از قبیل بنیاد، انجمن،کانون،تشکل،بانک،بهزیست،بهداشت، گمرک، ارشاد، تبلیغ، تبلیغات، فرهنگی هنری ، صندوق قرض الحسنه ، لیزینگ و… در نام شرکت یا موسسه مستلزم اخذ مجوز از مراجع ذیصلاح می باشد.
  • استفاده از کلماتی از قبیل ایران، کشور، ملی ، ملت و … در نامهای پیشنهادی به دلیل جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی پذیرفته نمی شود .
  • استفاده از گویش ها و لهجه بومی در نامهای پیشنهادی با ارائه تائیدیه از کتب فرهنگ بومی و درغیراین صورت با ارائه تائیدیه از فرمانداری ، شورای شهر، بخشداری بلامانع می باشد .
  • ارائه مستندات فرهنگ لغات فارسی یا بومی و نقشه جغرافیایی ایران جهت تأیید مکان استفاده شده درنام در اسامی پیشنهادی توسط شرکت یا موسسه در شرف تأسیس به اداره ثبت شرکت ها الزامی است .
  • پیشنهاد اسامی و اتخاذ عناوینی که اختصاص به تشکیلات دولتی و کشوری دارد از طرف متقاضیان پذیرفته نخواهد شد .
  • استفاده از اسامی ائمه و نامهای متبرکه در موسسات خیریه ، فرهنگی و شرکتهای خدمات زیارتی پس از اخذ مجوز و درصورت رعایت سایر موارد ممکن می باشد .
  • درثبت شرکتهای مشارکتی، می توان از نام کامل شرکت خارجی یا قسمتی از نام شرکت خارجی به همراه نام کاملاً فارسی و مصطلح (به عنوان پسوند) با ارائه مدارک شرکت خارجی و ترجمه رسمی اوراق آن استفاده نمود .
  • تخصیص عین نام با همان زبان و با رسم الخط فارسی به شعبات و نمایندگی های شرکتهای خارجی ممکن می باشد .
  • موسسات غیر تجاری و شرکتهای تعاونی از پرداخت هزینه تعیین نام معاف می باشند .
  • نامهای تائید شده قابل انتقال به غیر نمی باشند (حتی با تنظیم سند رسمی)
  • جهت ثبت شرکتهای تعاونی ابتدا باید نام پیشنهادی از مراجع وزارت تعاون طی نامه ای درخواست گردد.
  • در تعیین نام شرکتهای تجاری تضامنی، مختلط غیرسهامی، مختلط سهامی و نسبی رعایت مواد (۱۱۷)، (۱۴۱) ، (۱۶۲) و (۱۸۴) قانون تجارت الزامی است .
  • درصورت پاسخ منفی به نامهای پیشنهادی نیازی به پرداخت مجدد مبلغ ۴۰،۰۰۰ ریال نمی باشد. البته درصورت سپری شدن زمانی بیش از ۳ ماه از تاریخ تأیید نام و درصورت عدم ثبت شرکت به دلایل مختلف، و همچنین تغییرنام ، متقاضی می بایست نسبت به واریز مبلغ فوق به شماره حساب مربوطه و ارائه فیش آن اقدام نماید.

دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.

نظرتان را ثبت نمایید.

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد.